چندی پیش «نمایشگاه محله'>محله اسلامی'>اسلامی» با حضور ۵۰ قرارگاه برتر از سراسر کشور در تهران برگزار شد. حضور سردار سلامی، فرمانده کل سپاه و مسئولان عالیرتبه سپاه و بسیج نشاندهنده اهمیت پرداختن به موضوع مغفول محله اسلامی نزد برگزارکنندگان این نمایشگاه بود
حسن فرامرزی
چندی پیش «نمایشگاه محله اسلامی» با حضور ۵۰ قرارگاه برتر از سراسر کشور در تهران برگزار شد. حضور سردار سلامی، فرمانده کل سپاه و مسئولان عالیرتبه سپاه و بسیج نشاندهنده اهمیت پرداختن به موضوع مغفول محله اسلامی نزد برگزارکنندگان این نمایشگاه بود، روشن است گنجاندن دیدگاه همه غرفهداران در یک گزارش امکانپذیر نیست، بنابراین با چند غرفهدار که از استانهای مختلف در این نمایشگاه حضور یافته بودند گفتوشنود داشتیم. آنچه جا دارد در دورههای بعدی این نمایشگاه مورد توجه بیشتر قرار گیرد، پرداختن به وجوه پژوهشی و تئوریک موضوع محله اسلامی در کنار اهمیت دادن به مسائل روزمره و عملگرایانه است.
آرمانگرایی را در زمین واقعیت پیاده کردیم
|نرگسی|
قرارگاه اسلامی پایگاه فجر شهرستان سنندج
تعریف شما از محله اسلامی چیست؟
در تعریفی که از محله اسلامی دارم، اولاً مردم در محوریت قرار میگیرند، ثانیاً مسجد را به کمک مردم میآوریم. در این صورت، مسجد ساختار و شأن ادارهکننده و مدیریتی پیدا میکند که مردم آن را اداره میکنند. در واقع ما زمانی میتوانیم مدعی محله اسلامی شویم که مسجد از نقش حاشیهای که در آن قرار گرفته است، بیرون بیاید و در متن زندگی مردم جاری باشد.
چطور میتوان به این شرایط رسید؟
قوانین اسلامی، چارچوبی است که نحوه عملکرد مردم در داخل مسجد را مشخص میکند. وقتی ما چارچوب و هیئت اجرایی و مکانی برای آن اهداف در نظر گرفتیم، در آن صورت در آن چارچوب و آن قالب و قوانین، محله به شکل مؤثر و ساختارمند اداره شود، البته ما تا الان در این باره نسبتاً خوب کار کرده، اما عالی نبودهایم. ما همیشه باید آرمانگرایانه جلو برویم و به نظرم قرارگاههای محله اسلامی همان آرمانگرایی ما در دستیابی به آن محله و مدینه فاضله در سراسر کشور است.
چند سال است در محله فعلی فعالیت میکنید؟
در این محله، یکسالوسه ماه است که کار را شروع کردهایم، با پایگاهی که تقریباً به طور کامل راکد و خوابیده بود، حتی سه نفر بسیجی هم نداشت و در عین حال همین محله با بیشترین مشکلات، آسیبپذیریها و مافیای مواد مخدر روبهرو شده بود؛ مافیایی که کل استان را پوشش میدادند، با آمار هفت مورد سرقت هفتگی، با مسجد خالی از مردم نمازگزار برای ادای فریضه نمازهای جماعت و نهایتاً نماز جماعت این مسجد، پنج شش نفر را پوشش میداد، آن هم با عدممشارکت مردم در برنامهها؛ و اتفاقی که افتاد؟
به لطف خداوند، ما مافیای مواد مخدر را در یک بازه زمانی ۵/۱ ساله شناسایی کردیم و اعضایشان دستگیر شدند و فعالیت سیاه آنها را از محله برچیدیم. آمار سرقت قبلاً ششهفت مورد بود، الان خدا را شکر مجموع سرقتها در سه ماهه اول ۱۴۰۲ به پنج مورد رسیده است. مشارکت در نمازهای جماعتمان را به حدی بالا بردهایم که واقعاً در تصور اولیهمان نبود و اینها همهاش برنامه میخواست. الان اگر به نماز مغرب همین مسجد بروید نگاه کنید، کمتر از ۴۰-۳۰ نفر نیست، البته که مطلوب ما نیست، اما خدا را شکر توانستیم مسجد محل را تا حدی از آن خاموشی و رکود بیرون بیاوریم.
از چه ظرفیتهایی استفاده کردید؟
ظرفیت اول ما جوانهای محله بودند که در گام اول آنها را شناسایی کردیم. شما میدانید که سنوسالدارها دیگر دغدغهای ندارند. وقتی از جوانها حرف میزنم، بیشتر سه طیف دانشآموز، دانشجو و فارغالتحصیل مدنظرم هستند. این طور بگویم ما حدوداً ۸۰ تا ۹۰درصد بسیجی پای کار داریم که سن هیچ کدام از آنها بالاتر از ۲۵ سال نیست؛ و ظرفیتهای دیگر؟
جاهایی که پول یا قدرت میخواستم و نمیتوانستم با بچهها کار را جلو ببرم، از تعاملات استفاده کردم؛ اداراتی در حوزه استحفاظی ما قرار داشتند و ما میتوانستیم از ظرفیت آن ادارهها و سازمانها استفاده کنیم.
مثال میزنید؟
مثلاً ساختمان استانداری در مجاورت مسجد محله ما بود. وقتی ما این تعاملات را فعال کردیم، متوجه شدیم اساساً استانداری پیشتر نمیدانست چنین پایگاهی وجود دارد. الان معاون سیاسی استاندار سه بار در جلسات پایگاهی ما حضور پیدا کرده است. از لحاظ مراتب اداری، این کار به اصطلاح نشد و ناممکن است. اگر بخواهید استاندار یا معاون سیاسی استاندار را به جلسات بیاورید، مراتب و بوروکراسی بلندبالایی دارد که مسجد با حوزه مطرح کند و حوزه به ناحیه بگوید و ناحیه به استان بگوید و سردار به استاندار و استاندار دستور بدهد، اما ما با تعاملات و درک متقابلی که صورت گرفته بحمدالله با یک تماس میتوانیم معاون استاندار را به جلسات پایگاهی خود دعوت کنیم. به این ترتیب ما الان حدود ۱۰ مشکلی را که مسئولان شهرستان میگفتند حل نشدنی است، حل کردهایم.
چرا برخی مساجد این طور پیشرو نیستند؟
یک نفر به هر اندازه هم که توانمند، مستعد و باانگیزه باشد، به تنهایی نمیتواند کار را جلو ببرد و طبیعتاً نمیتوانید موفق باشید. رویه درست این است که یک نفر مرکز ثقل کار شود و هر کجا کار لنگید، این فرد برود و کمک کند، شرط توفیق هم این است که بین بچههای همان محل، تقسیم کار صورت گیرد. به نظرم یکی از دلایل توفیق ما تقسیم کاری بود که صورت گرفت.
چند نفر را در این تقسیم مسئولیتها به کار گرفتید؟
۳۵ تا ۴۰ نفر در کارگروههای مختلف مشغول کار شدند.
مصادیق این کارگروهها را میتوانید بگویید؟
مثلاً من چند بسیجی را فقط در جهت جذب منابع به کار گرفتم، بنابراین ما اگر کاری در این زمینه داشتیم، آن سه، چهار نفر میدانستند چه کنند، چون ادارات را میشناختند و سراغشان میرفتند. ما بالای شش، هفتبرنامه در همان مسجد برگزار کردیم که برنامه شاخص شهرستان و استان شد. ۵۰۰ تا ۶۰۰ نفر دعوتی داشتیم و در هر برنامه ۱۹ میلیون تومان هزینه کردیم. بچههایی که کف میدان کار میکنند، میدانند این اعداد و ارقام یعنی چه. شما در نظر بگیرید که ما با بودجه ۲ میلیون تومانی برای چهار ماه نمیتوانیم چنین برنامههایی را راه بیندازیم، ولی ما در یک سال گذشته هفت، هشت برنامه را به این شکل برگزار کردیم، بدون اینکه ریالی از سپاه پول گرفته باشیم.
کار فرهنگی، رنج و صبوری میخواهد
|خیراندیش|
قرارگاه تحول محله کوی ملت ۳۱ بندرعباس
از محلهای که در آن فعالیت میکنید برایمان بگویید.
محلهای که ما هم اکنون در آن فعالیت میکنیم از محلههای حاشیهنشین بندرعباس است که بافت قدیمی دارد و در سالهای گذشته، یکی از خطرناکترین محلههای بندرعباس بوده و خرید و فروش مواد مخدر و حضور مداوم اراذل و اوباش، یک امر رایج در این محله بوده است، طوری که به عنوان نمونه تاکسیهایی که به این محله میآمدند، گاهی افراد نه تنها کرایه به این تاکسیها نمیدادند بلکه جیبشان را هم میزدند. طی سه دههای که در این محله، کار فرهنگی انجام شده تحولات بسیار خوبی روی داده است و الان ما پاسدارهای زیادی در این محله داریم که از پایگاه این محله برخاستهاند و تربیت شدهاند.
بیشترین سرمایهگذاری در محله با چه اولویتی بوده است؟
اعتقاد ما بر این است که بیشترین بازدهی در تربیت به کودکان و نوجوانان برمیگردد، چون آنها منعطف، پویا و صاحب ذهنی خلاق هستند. ما خدا را شکر امکاناتی که تهیه کردهایم عمدتاً در اختیار این قشر قرار دادهایم، از سالن ورزشی گرفته تا زمین چمن مصنوعی، میز تنیس روی میز و میز فوتبال دستی، البته ما در این مدت تیمهای فوتبالمان را در پایههای مختلف هم تشکیل دادیم. هدف ۱۰ سالهمان هم این است که تیمهایمان را به لیگ برتر برسانیم. تیم فوتسال ما هم اینک زیر گروه لیگ برتر است؛ و اولویت بعدی؟
ازدواج آسان که دستور مقام معظم رهبری است. ما برای پوشش این موضوع آمدیم مزون زدیم و لباس عروس و داماد را به صورت رایگان در اختیار زوجها قرار دادیم. خطبه عقد این جوانها به صورت رایگان خوانده میشود، همچنین هزینههای شام ازدواجشان را هم متقبل شدهایم.
چند ازدواج را پوشش دادهاید؟
سال گذشته ۴۵ مورد خطبه عقد رایگان انجام دادیم. تعامل خوبی با کارخانههای سمت غرب شهر بندرعباس داریم و معاونتها و مدیران عامل این کارخانهها را به محله آوردهایم و بازدید کردهاند و این تعامل باعث شده است ما به صورت هفتگی حداقل سه دفعه توزیع غذای گرم را در محلههای کمبضاعت داشته باشیم، از ۵۰۰ تا هزار پرس غذای گرم. اینها کارهایی بوده است که ما در این ایام انجام دادهایم.
درسی که در این سالها یاد گرفتید؟
کار فرهنگی را نمیشود طی یکیدو شب به سرانجام رساند، رنج، صبوری و پایداری میخواهد و جا دارد من از اعضای هیئت بیتالزهرا نام ببرم که برای رشد و تعالی این محله در این چند دهه خیلی زحمت کشیده و میشود گفت نسبت به سه دهه قبل تغییر محسوسی را در محله شکل دادهاند.
وقتی کار خیری انجام میدهید، آن کار خیر شما را تربیت و نگاه شما را عوض میکند. قبول دارید؟
وقتی کسی کار خیری انجام میدهد و نتیجهاش را میبیند، لذت غیرقابل وصفی را تجربه میکند. وقتی میبینیم دانشآموزی که چند سال پیش در متن کار فرهنگی پایگاه و مسجد قرار گرفته، امروز چطور مایه مباهات و افتخار محله و مسجد شده است، خستگی از تن آدم میرود.
این فعالیتها چند سال است با حضور شما آغاز شده است؟
دو سال است ما این فعالیتها را با محوریت نونهالان شروع کردهایم. یادم میآید ما این کودکان را به مناسبت روز مادر به اتفاق مادرانشان در سالن ورزشی جمع کردیم. از قبل پیشبینی و هدیهها را تهیه کردیم و به دست بچهها دادیم و در یک حرکت نمادین به بچهها گفتیم این هدیهها را به مادرانتان بدهید و دست مادرانتان را هم ببوسید. من وقتی فیلم این برنامه و دستبوسی بچهها را میدیدم، واقعاً اشکم سرازیر میشد. خیلی صحنه قشنگی شد. هم مادرانشان لذت بردند که بچههایشان راه و رسم قدرشناسی را پیش میبرند و هم برای بچهها جالب توجه بود. میخواهم عرض کنم ما در فرهنگ و آموزههای دینی خود ظرفیتهای بسیار خوبی از تکریم و حرمت نهادن چه برای کودکان و چه بزرگسالان داریم که میتواند مورد توجه قرار بگیرد.
نشان دادیم دوره دینگرایی تمام نشده است
|سیدعلی مهدوی|
استان گیلان- شهرستان رشت- محله معلولین
از محلهتان برایمان بگویید.
ما از یکی از محلههای محروم رشت به اسم محله معلولین آمدهایم. اولین آسایشگاه معلولین و سالمندان ایران در این منطقه بنا شده است. معمولاً خیرینی که حضور پیدا میکنند، روی همین آسایشگاه متمرکز میشوند و البته نیاز است این اتفاق هم بیفتد، چون جمعیت زیادی در این منطقه هستند. در هر حال ما نیاز داریم توجهها را به سمت برطرف کردن این محرومیتها جلب کنیم که این کار با اعتقادات و باورهای ما هم سازگار است.
محله اسلامی با چه مختصاتی در ذهن شما شکل گرفته است؟
آنچه به عنوان محله اسلامی عنوان میشود، متکی به یکسری معیار و ملاکهاست، مثل پرداختن به عدالت اجتماعی و مبارزه با فساد و اهمیت دادن به آن سبک زندگی متأثر از آموزههای دینی و اعتقادی. در کنار این مؤلفهها میتوان به موارد مهم دیگری از جمله ثبات و امنیت، علم و پژوهش، اقتصاد مقاومتی مردمپایه، معنویت و اخلاق اشاره کرد، البته همه این مؤلفهها که برشمردم، عنوانهایی است که از سخنرانیهای متعدد و فرمایشات حضرت آقا الهام گرفته شده است و بر اساس این اولویتها در این محلات سعی میکنیم به ضرورتها بپردازیم. عمده کار ما هم در این باره مردمی است.
این مردمیبودن را بیشتر شرح میدهید؟
وقتی ما وارد محل شدیم، تقریباً مسجد محله خالی بود و اعتمادی که نسبت به مسجد وجود داشت، کمرنگ شده بود، اما به مرور زمان این اعتماد برگشت. اینکه گاهی در تحلیلها به گونهای حرف میزنند که انگار دوره دینگرایی و توجه به معنویت و مناسک و اماکن دینی و اعتقادی گذشته است، نشاندهنده درکنشدن درست جامعه است. شما وقتی اندکی از درِ صدق و راستی با همین مردم وارد میشوید، میبینید چقدر اقبال از سوی جامعه صورت میگیرد.
به طور مشخص چه کارهایی کردید که با این اقبال مواجه شدید؟
شما اگر بتوانید بدون اینکه خودتان را به رخ بکشید و قصد نمایش داشته باشید، فقط فعالیتها را کارگردانی کنید و از ظرفیتهای اطرافتان در محله در جای درست خودش استفاده کنید، همافزایی بالایی ایجاد خواهید کرد. روی این اصل یکی از کارهایی که کردیم این بود که ما تکتک گروههایی که در داخل محله مشغول فعالیت بودند و کار میکردند، از خرده خیریه و گروههای جهادی گرفته تا سمنها و مراکز بهزیستی دور یک میز تحت عنوان شورای محله جمع کردیم که بیایید بنشینیم در فضایی آرام و همدلانه درباره مسائل محله صحبت کنیم و همافزایی انجام دهیم که خوشبختانه با درک متقابلی که در این باره وجود داشت، این اتفاق افتاد.
از چه سالی؟
تقریباً دو سال است کار را شروع کردهایم، اما یک سال است به صورت ویژه حرکت به سمت تحقق محلات اسلامی را با این رویکرد دنبال میکنیم. شعارمان هم این بود که هر کس با تابلوی خودش کار کند. ما از همان آغاز به شکل شفاف اعلام کردیم نیاز نیست شما عَلَم من را بالا ببری و مرا تبلیغ کنی یا نیروی من باشی، نه! مهم این است که این دورهماندیشی اتفاق بیفتد تا جلوی موازیکاری گرفته شود.
یک مثال از این موازیکاریها میزنید؟
یک نمونه ساده، بحث مواسات و توزیع مایحتاج غذایی است. در این حوزه گاهی بین برخی خانوادهها میدیدیم که در یک کوچه چندین گروه خیریه خدماترسانی میکنند. به خاطر اینکه بتوانیم این موضوع را مدیریت کنیم و تعداد بیشتری از خانوادههای تحت پوشش را شناسنامهدار کنیم، از طرف دیگر بتوانیم مسائل جزئیتر کوچهها را استخراج کنیم و در جهت حل آنها قدم برداریم، آمدیم برای هر کوچه یک نماینده در نظر گرفتیم. ما میگوییم لیدرهای محله. ممکن است بین این لیدرها بسیجی باشد، ممکن است بسیجی نباشد. هر مدل قیافهای و هر مدل صنفی پای کار آمد. گاهی، چون فردی شناخته شده در کوچه بود و اهالی کوچه به او اعتماد داشتند، او را به عنوان لیدر کوچه معرفی کردیم و آن فرد رابط، جمعیت زیادی را پای کار آورد. یک نمونه دیگر از واسپاری امور به مردم مثال بزنم.
بفرمایید.
در روز اطعام غدیر همه مساجد اطعام میدهند، ما هم اطعام میدهیم و مردم هم اطعام میدهند. گاهی در برخی از محلهها فقط یک مسجد درگیر بحث جشن میشود. ما به جای اینکه بخواهیم خودمان متمرکز در اطعام باشیم، حدود ۳۰۰ پرس غذا را خودمان در مسجد درست کردیم، بقیه را از طریق رایزنی ارگانی و به واسطه خیرینی که میشناختیم، حتی از محلات بالا تبدیل به مرغ و مواد اولیه کردیم و آمدیم در اختیار لیدرها قرار دادیم. قید هم زدیم و گفتیم این مرغ تقدیم شما، اما بقیه اقلام را همه بیاورند.
چرا این کار را کردید؟
من ممکن است حتی همه اقلام را خودم بدهم، اما با این روش خواستیم همه در تهیه اقلام دخیل شوند. پارکینگ خانهای را هم برای این منظور هماهنگ کردیم.
یعنی بُعد اجتماعی و مشارکتی به کار دادن.
بله، یعنی خودشان برای خودشان زحمت بکشند، خودشان برای خودشان نشاط ایجاد کنند، خودشان ببینند که میتوانند مسائل خودشان را حلوفصل کنند، منتها با مدیریت یک فکر مرکزی که همان شورا و مسجد محل باشد.
این اقدامات بر اساس استعداد و تشخیص فردی است یا نه چارچوبها و پروتکلهای این رفتارها از قبل تهیه شده است؟
هر دو. گاهی اوقات برخی افراد، سلایق و تجربیات خیلی خوبی دارند. در کنارش مدیریت، سلیقه و ایده سازمان هم وجود دارد ولی اینکه چطور اجرا و به بدنه مردمی منتقل شود، این بستگی به نگاه آن فردی دارد که میخواهد آن فضا را مدیریت کند. ببینید الان ما یکسری مفاهیم در سازمانهای مختلف داریم. مفاهیمی که مشترک بین کارمندان و کارکنان همان سازمان است و اگر بخواهد تبدیل به مفاهیمی شود که قابل فهم و عملیاتی کردن برای عموم مردم باشد، این عمومیسازی بستگی به توانمندی و مهارت افراد دارد.
رنجها را در سیل یزد کم کردیم
| حسین دهقان|
فرمانده قرارگاه محله اسلامی حضرت بقیه الله- استان یزد
از چشم شما محله اسلامی چه مختصاتی دارد و در محله شما چه گامهایی به آن سمت برداشته شده است؟
محله اسلامی به طور خلاصه، یعنی شناسایی مسائل و آسیبهای محله به دست خود مردم و ارائه راهکار از طرف مردم و اجرای آن توسط خود مردم، یعنی ما به این زنجیره تشخیص و رفتار برسیم که حلقههای شناسایی، ارائه راهکار و اجرا در آن کاملاً مردمی باشد، همچنان که بسیج و سپاه از این حلقه است و از بدنه مردم برخاستهاند. ما آمدیم این ظرفیتها را در محدوده قرارگاه شناسایی کردیم، افراد شاخص و معتمد را شناسایی کردیم و ارتباط گرفتیم و تمام تلاشهای صورت گرفته در این منطقه را بر اساس نظام مسائل که از قبل شناسایی شد، با حضور خود این افراد و ظرفیتهای موجود منطقه پیش بردیم و الحمدلله اتفاقات خوبی افتاد. در این راستا بحث امنیت یکی از اولویتهای ما بود. سال قبل با اینکه شاهد ناآرامیها و اغتشاشات بودیم، اما این اغتشاشات با حضور مردم مدیریت شد، آن هم بدون ورود نیروهای نظامی. در بحثهای عمرانی و بحران سیل هم ورود خیلی خوبی داشتیم و اتفاقات خوبی افتاد. بالغ بر هزار خانه در یزد به خاطر سیل از بین رفت. خب وضعیت بسیار دردناکی بود. تصور کنید در ساعت ۴ صبح خانه روی سر فرد خراب شده بود، چقدر شوک رنجآوری است، با این حال با وجود قرارگاه و اعتمادی که مردم به قرارگاه داشتند، ظرفیتهای موجود پای کار آمدند، ما ۷ صبح مردم را در مساجد و حسینیهها مستقر کردیم. ظرفیت مردمی پای کار آمد و همین ظرفیت کمک کرد تلفات و آسیبهای ما مدیریت شود. بحث خسارت به حداقل رسید و به دنبال آن کمکهای مؤمنانهای که به واسطه اعتماد مردم پای کار آمد و روزانه چندهزار پرس غذا و همچنین بستههای معیشتی و بهداشتی بین سیلزدهها توزیع شد و البته وقتی آن شرایط اضطراری کمی فروکش کرد، توانستیم در تأمین لوازم ضروری منزل و وجه رهن خانه، کمکهایی را برای سیلزدهها فراهم کنیم.
نگاهتان به این اتفاقات چیست؟
آنچه در این مدت روی داده بخشی از محتوای درونی فرهنگ اسلامی و ملی ماست. از قدیم این طور بوده است و محلات بر اساس رویکرد اسلامی جلو میرفتند، یک مدت بین ما و این ظرفیت غنی فرهنگی فاصله افتاد، اما خدا را شکر دوباره این نگرش و فرهنگ دارد احیا میشود. اصلاً دلیل اینکه میگویند محله اسلامی، این است که از همه ظرفیتها پای کار بیایند. در سیل ما آدمی داشتیم یقهباز، با زنجیر و خالکوبی پای کار آمده بود و داشت کمک میکرد. بعدش این افراد میبینند این بسیج واقعاً از بدنه مردم است. از خودشان است، یک ظرفیت درونی است. دارد کارهای خدماترسانی میکند، آمده گوشهای از حل بحران و چالش را در دست گرفته است و کارش را انجام میدهد. این فرد اصلاً ممکن است به بسیج نیاید، اما در قرارگاه کارش را انجام میدهد.
وامهای خرد به 1800 نفر دادیم
| مهدی حسینی|
دبیر قرارگاه محله اسلامی شهرستان بروجرد
تعریف شما از محله اسلامی چیست و با چه رویکردی میتوان به این محله رسید؟
محله اسلامی، محلهای است که بتوان سیمای حقیقت و چهره اسلام را نه به شکل شعار که به صورت عملی و عینی در زیست و زندگی ساکنان آن دید. محله اسلامی، محلهای است که نرخ طلاق، بیکاری و بزههای اجتماعی و فرهنگی در آن کم باشد؛ محلهای که نمازخوان، باسواد و متخصص و نیروی کار ماهر بیشتری داشته باشد؛ محلهای که بتواند محرومیتهای خود را با توسل به افراد همان محل برطرف کند. ما با غم مردم، محزون میشویم و گریه میکنیم و با شادی مردم به خرسندی و رضایت میرسیم. به نظر میرسد شأن و جایگاه واقعی مسئولان در یک محله اسلامی همین است که آنها با حزن ساکنان محله محزون باشند و با شادی اهالی محله به رضایت و آرامش برسند. روی این اصل است که اگر اهالی محله نیاز به کمک داشته باشند، به کمک شان میرویم.
تحقق عینی این کمک چگونه است؟
پایگاه مقاومت و مسجد محل باید یاور و مأمن مردم باشند. ما به این منظور در داخل مسجد محلمان صندوق قرضالحسنه تأسیس و تا الان هم به هزارو ۸۰۲ نفر وامهای خرد پرداخت کردهایم. ۳ میلیاردو ۸۰۰ میلیون تومان گردش مالی ما بوده است. دو باشگاه ورزشی برای خانوادههای نیازمند راهاندازی کردیم که خدمات آنها رایگان است.
چند خانواده را تحت پوشش دارید؟
ما ۲۵۰ خانوار را شناسایی کردهایم که جزو خانوارهای نیازمند هستند.
از مشاهداتتان در این زمینه بگویید.
ما بچه حاشیه شهر هستیم و با درد و آلام مردم آشناییم و روزگاری نه چندان دور خودمان جزو این طیف بودهایم و حالا مشغول کار شدهایم، با این حال درد آنها را حس میکنیم. خانوادهای که چهار فرزند دارد، در حالی که پدر، معتاد و بزهکار است خب روشن است که این خانواده حال و روز جالبی ندارد. ما سعی میکنیم به این خانوادهها بستههای معیشتی برسانیم، از طرفی امسال موفق شدیم هشت نفر را به کمپهای ترک اعتیاد ببریم و از خانوادههای آنها در حد توان حمایت کنیم.
منیت
مانع همافزایی است
| جعفرینژاد|
شهرستان کرمان- پایتخت مقاومت جهان اسلام
محله اسلامی در نگاه شما چه بُعد و مختصاتی دارد؟
ما برای رسیدن به تمدن نوین اسلامی، تمدنی که کارآمدی خود را در سطوح مختلف اعتقادی، فرهنگی، اقتصادی و علمی نشان دهد و زمینهساز ظهور حضرت قائم (عج) باشد، نیاز داریم از واحدهای اجتماعی آغاز کنیم که به مثابه عناصر تشکیلدهنده آن جامعه عمل میکنند، اینجاست که محله، اهمیت و نقش خود را نشان میدهد. از این زاویه اگر محله اصلاح شود، جامعه اصلاح خواهد شد و اگر جامعه اصلاح شود، دولتی سر کار میآید که نتیجه آن، محله اسلامی است و البته در این صورت راه ظهور منجی عالم بشریت باز خواهد شد.
چطور میتوان به چنین محلهای رسید؟
گاهی در برخی تحلیلها طوری عنوان میشود که انگار مسئله ما فقدان ظرفیتها، منابع و نیروهاست، طوری تصویر ارائه میشود که دست ما در این زمینه خالی است، اما اگر صحنه را درست ببینیم، متوجه میشویم چالش اساسی ما نه فقدان نیروها که خنثی شدن نیروها به واسطه کمکاری در جهت دادن به آنهاست. ما خیلی وقتها از نبود منابع و ظرفیتها رنج نمیبریم، رنج ما از مدیریت نادرست این منابع و ظرفیتهاست. در واقع محله اسلامی میخواهد با همافزایی، این منابع، ظرفیتها و نیروها را نه علیه که کنار هم قرار دهد.
این همافزایی چطور میتواند در عمل اتفاق بیفتد؟
همه ما تجربه کردهایم که مانع همافزایی، منیتها و خودخواهیهای فردی و سازمانی است، بنابراین بهترین کار این است که ما اصراری نداشته باشیم اگر فعالیتی انجام میدهیم، آن فعالیت حتماً با عنوان، برند و پرچم ما باشد، چون اسم ارگان، سازمان و نهادی روی آن نیست، مربوط به محله است. تمام افراد محله به خاطر عرق و غیرتی که نسبت به محله دارند، پای کار میآیند و به تبع آن تمام ظرفیتها پای کار میآیند، چون منتسب به هیچ ارگان و سازمانی نیست، پس اگر همه این ظرفیتها و توانها پای کار بیاید، انشاءالله در آیندهای نهچندان دور به آن هدف مورد نظر میرسیم.
اقدامات شما و گروهتان در این رابطه چه بوده است؟
با توجه به اینکه محله ما در حاشیه شهرستان کرمان است، موارد را اولویتبندی کردیم. طبیعتاً با توجه به حجم محرومیتها اولویت اول ما محرومیتزدایی است، اولویت دوممان مواد مخدر و اعتیاد بوده که در این راستا ۱۴ نفر را به کمپ ترک اعتیاد معرفی کردیم و جالب این است که با همکاری امام جماعت که در رأس بود و خیران بزرگوار، متنفذین و معتمدین محل که جا دارد به آنها خداقوت بگوییم، برای این افراد بعد از ترک کمپ، اشتغال ایجاد شده است. دو اقدام جالب که با همکاری امام جماعت محل صورت گرفت و خیلی سروصدا کرد، نجات دو اعدامی از پای چوبه دار بود. در این رویداد خیرخواهانه امام جماعت محل با خانوادهها و اولیای دم صحبت کردند و آنها راضی شدند با ۴ میلیارد از حق خود بگذرند تا آن اعدامی قصاص نشود، اما خانواده آن اعدامیها توان پرداخت چنین رقمی را نداشتند. باور کنید حاج آقا هشت، ۹ مرتبه با افراد معتمد صحبت کردند، چندین و چند بار به منزل اولیای دم رفتند و این مبلغ را در نهایت به یکدهم تقلیل دادند و با ۴۰۰ میلیون تومان رضایت خانوادههای مقتول را گرفتند و سرانجام زندانیها را آزاد کردند و الحمدلله این افراد نجاتیافته جزو نیروهای پایگاه مقاومت هستند و از خروجیهای محله اسلامی.
مردم را پای کار بیاوریم مسائل محله حل میشود
| علیرضا حیدری| مسجد امام حسن مجتبی (ع) زنجان
تعریف شما از محله اسلامی چیست؟
تعریفی که ما از محله اسلامی داریم محلهای است که با مدیریت امام محله، مجموعه بسیج، هیئت امنا، متنفذین و نخبگان محله درصدد رفع مسائل و مشکلات خود محله هستند، یعنی در بحث محله اسلامی، خود اهالی محل با مدیریت امام محله درصدد رفع مشکلات، آسیبهای اجتماعی و معضلات فرهنگی در حد بضاعت خودشان در آن محله هستند. ما خودمان در مسجد امام حسن مجتبی (ع) با مدیریت امام محله، فرمانده محترم پایگاه، هیئت امنا، متنفذین و معتمدین محل و منتخبین درصدد رفع مشکلات و مطالبهگری از مسئولان و رؤسای ادارات در راستای حل برخی مشکلات محله گامهای خوبی برداشتیم، مثل مباحث عمرانی که گاه اصلاح هندسی راه بوده یا جدولکشی و آسفالت یا لکهگیری که در تعامل با شهرداری مشکلات را مرتفع کردیم یا در بحث آسیبهای اجتماعی و مشاوره ازدواج با دوستان بهزیستی همکاری کردیم یا در مشاوره کسبوکار، تعامل و همکاری خوبی با دوستان سازمان فنیوحرفهای داشتیم.
در واقع حلقه واسط هستید.
بله، ما حلقه واسط هستیم بین ادارات و سازمانهایی که در حال اجرای برنامه در همان محله هستند. نکته دیگر اینکه ما با همکاری محل، احصا و آشنایی با مسائل و مشکلات را در خود آن محله داریم و بر اساس اولویتبندی با همکاری نهادها و دستگاههای متولی سراغ حل آنها میرویم.
چه ظرفیتهایی هستند که ما هنوز ندیدهایم یا کمتر به آنها پرداخته شده است؟
به جرئت میتوانیم شهادت بدهیم در طول دهههای اخیر که از پیروزی انقلاب گذشته است، هر موقع بچههای جوان و مردم وارد عرصه شدهاند در آن عرصه موفقتر عمل کردهایم. در طول دوران دفاع مقدس با ورود نیروهای مردمی، جوانان و مردم ورق جنگ برگشت. به قول فرمایش حضرت آقا در مسائل اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی اگر مردم پای کار بیایند، وضعیت و جریان به نفع جریان انقلاب عوض میشود. اگر در همین بحث محله اسلامی متکی به خودمان باشیم و آن داشتههایی راکه در محله داریم به درستی ببینیم به واسطه همان داشتهها از چالشها عبور میکنیم. در محله افراد مختلفی داریم از معلم، تاجر و کاسب بگیرید تا دکتر و مهندس و از همه طیفها و اقشار. موضوع این است که چطور از ظرفیت این دوستان در رفع مسائل و مشکلات آن محله استفاده کنیم، پس اگر بتوانیم در راستای حل مشکلات متکی به خودمان باشیم و از ظرفیت خود مردم استفاده کنیم، به نظر من بهترین گزینه است.
نیاز داریم از فضای دوقطبی خارج شویم
|ابوالفضل جعفری|
امام جماعت مسجد خاتمالانبیا- فرمانده پایگاه شهید شهریاری محله خاتم
از محلهتان بگویید و رویهای که برای تحقق محله اسلامی در پیش گرفتید.
از محله خاتم قم در نمایشگاه محلات حضور پیدا کردهایم. ما آمدیم بررسی کردیم و دیدیم یکی از موانع تحقق محله منطبق بر آن اعتقادات، ضعف و کاستی ما در به سرانجام رساندن عدالت اجتماعی است، بنابراین در حد بضاعت خود و با استفاده از گروههای مختلف، محرومیتزدایی و توزیع بستههای معیشتی را در دستور کار قرار دادیم.
توزیع بستههای معیشتی خوب است، اما به نظرم مثل آن داستان ماهی دادن یا ماهیگیری یاد دادن است. چقدر حواستان به این موارد است؟
نکته درستی است. ما در این راستا دو کارگاه دایر کردیم که بخش قابل توجهی از ظرفیت این کارگاهها در جهت حمایت از شغلهایی است که وجود دارند، اما تحت تأثیر تحولاتی که در جامعه روی داده است و واردات بیرویه و قاچاق و تغییر ذائقه مردم تضعیف شده و گاهی در آستانه از بین رفتن قرار گرفتهاند، البته در کنار راهاندازی این کارگاهها آمدیم کار فرهنگی- هنری هم انجام دادیم و در قالب هنر مضامین انقلاب و معارف دینی و حجاب و عفاف و امربهمعروف، فرهنگ شهدا را ترویج میکنیم.
از چه طیف و شاخههای هنری استفاده میکنید؟
ما گروه سرود دختر و پسر، دکلمهخوانی، تواشیح و نمایش، تئاتر عروسکی و عمو روحانی داریم و مسابقات مختلفی در نقاط گوناگون- مدارس، بوستانها و خیابانها- برگزار میکنیم، در این مدت حتی از طرف استانهای مختلف مثل استانهای ساحلی دریای خزر دعوت شدیم و برنامه را در قالب هنر و طنز ارائه کردیم که به لطف خدا مقبولیت عمومی یافت. خب میدانید الان رویکرد مردمی نسبت به سخنرانیهای حوصلهبر کمتر شده است. کاری که ما کردیم این است که تمرکزمان را روی نوجوان، جوان و کودک قرار دادیم. مسجد ما پر از نوجوان و جوان است. گمان کنم تنها مسجد در ایران هستیم که بیش از ۹۰درصد جمعیت نمازگزار آن، نوجوان و جوان هستند و استقبال بچهها به خاطر رویکردی که مسجد و پایگاه داشته الحمدلله خیلی خوب بوده و پدر و مادرها از جاهای مختلف شهر فرزندان خود را به مسجد ما میآورند.
شما خودتان چند وقت است درگیر این قضایا شدهاید؟
از سال ۸۹ کارم را در مسجد خاتمالانبیا شروع کردم، ولی گروه جهادی انصارالمهدی را که در قالب کارهای محرومیتزدایی و پوشش چالشهای فرهنگی فعال بوده است از سال ۹۸ راهاندازی کردهایم تا با قوت و قدرت بیشتری کار را ادامه دهیم.
در این مدت چقدر نگاهتان پختهتر شده است؟
اینکه شما روزی دستکم سه، چهار ساعت وقت بگذارید و این فعالیت، تداوم داشته باشد، کار سادهای نیست، اما وقتی میوه و محصول این تداوم را در مسجد و محله میبینی، از زاویهای دیگر خیلی شیرین است. آنچه من در این باره متوجه شدهام، این است که متأسفانه در جامعه ما قشری که تقید مذهبی کمتری نشان میدهد، با یک گارد و حالتی به قشر مذهبی نگاه میکند و تصوری درباره این قشر دارد که چندان به واقعیت امر نزدیک نیست، از آن طرف هم قشر مذهبی دیدگاه مشابهی درباره قشر مقابل دارد، در واقع هر دو گروه واقعیت ماجرا را آنچنان که هست در نظر نمیگیرند.
در واقع تجربه شما نشان میدهد یک فضای دوقطبی در جامعه ما پدید آمده است؟
دقیقاً آن قشر اشتباه فکر میکند، همچنان که ما هم اشتباه میکنیم. بیتعارف بگویم در این چهار، پنج سال که در این قضایا کار میکنیم، متوجه شدهایم افرادی که ما آنها را چندان مذهبی نمیپنداریم، نظام را دوست دارند، اتفاقاً مذهبی هستند و همه متدین، فقط لازم بوده ما یک مقدار با آنها بجوشیم و حرف بزنیم. تجربه ما نشان میدهد همه قشری در برنامههای مسجد محل شرکت میکنند و نکته این است که تعجب میکنند چند طلبه با چند بسیجی و پاسدار از این کارها میکنند، در حالی که ما در قم از این نوع طلبهها کم نداریم که در این زمینه فعالیت میکنند، به ویژه طلبههایی که تخصصشان درباره کودک و نوجوان است. نمازگزاران را با جذب کودکان و نوجوانان ۳ برابر کردیم
|محمدرضا تیموریان|
پایگاه مقاومت شهید رجایی خراسان رضوی، مشهد مقدس
کارکرد محله اسلامی از دیدگاه شما چیست؟
محله اسلامی در حالت ایدهآل آن محلهای است که تمام اقشار محله را در هر سطحی که هستند، در هر سن و جنسیتی ارتقا بدهد و در رشد و تکامل افراد کمک حالشان باشد، البته چنین چیزی امکانپذیر نیست، مگر اینکه ما در حد توان خود به شناخت عمیقتری از ظرفیت انسانها برسیم. در همین راستا ما در پایگاه مقاومت بسیج و در محلهمان، اولویت را به کار با کودکان و نوجوانان اختصاص دادیم چراکه مهمترین قشر محله، یعنی نوجوانها و کودکان به مثابه آیندهسازان کشور و محله خودمان هستند. شاید دور از ذهن به نظر برسد، اما ما که در متن این فعالیتها قرار داریم امروز به عینه میبینیم و لمس میکنیم که کار با نوجوانها چقدر برکت داشته و وزنهاش با وزنه بزرگترها برابری میکند. اگر ما در گذشته و پیش از متمرکز شدن روی این مباحث، ۳۰۰ نمازگزار در مسجد و پایگاه بسیج داشتیم، اکنون به همان اندازه کودکان و نوجوانان پای کار آمدهاند و البته به تعداد آنها پدر و مادرهایشان. در واقع ما با جذب کودکان و نوجوانان نمازگزارانمان را سه برابر کردیم.
مشخصاً چه کارهایی برای جذب کودکان و نوجوانان انجام دادید؟
برنامههای ما متنوع بود، اما آنچه محور و نخ تسبیح این برنامههاست، چیزی جز بازی نیست. گاهی برخی فکر میکنند مثلاً آموزش، یک طرف است و بازی، طرف دیگر. کودک بازی میکند، بعد از بازی جدا و وارد فضای آموزش میشود، در صورتی که این تلقی درستی نیست، بازی صدر و ذیل دنیای کودکان و نوجوانهاست، بنابراین اگر ما میخواهیم در حوزه آموزش کودکان و نوجوانان به توفیقی برسیم، باید به زبان بازی مسلط شویم و از این طریق وارد دنیای کودک و نوجوان شویم. میخواهم عرض کنم بازی، اهرم تربیت کودکان و نوجوانان است. در هر حال ما اگر میخواهیم محلههای اسلامی را به وجود بیاوریم، یکی از مهمترین پایهها سرمایهگذاری روی کودکان و نوجوانهاست، به شکلی که هم در پایگاه و مسجد خودمان تأثیرگذار باشند و هم در محلات دیگر شهرها تا انشاءالله در آینده اثرگذاری مثبتی در این محلات اسلامی داشته باشند.
معارف اسلامی و حقوق - تفریح و شادی...
ما را در سایت معارف اسلامی و حقوق - تفریح و شادی دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 3maarefeslami-hoghogh2 بازدید : 69 تاريخ : چهارشنبه 18 مرداد 1402 ساعت: 15:28